زنانگی هایمان...
زن ها هیچ وقت شبیه بار اول عاشق نمی شوند. نه اینکه لزوماً اولین عشق خالص ترین یا بزرگ ترین عشقشان باشد. نه اینکه بار بعدی نباشد، دوباره ای نباشد. نه اینکه هیچ کس آن اولین نفر نشود.فقط زن ها پیش از تجربه ی شکستن، رفتن، ترک شدن، پیش از اولین در خود فرو ریختن چور دیگری دوست می دارند. تمام تر، مشتاق تر، بی پرواتر. یک بار که عشق مثل گلوله ای برف توی دستشان آب شود، یک بار که سردی بعد از نبودن به تن هایشان بنشیند. یک بار که حفره ای توی سینه شان باز شود و مدت ها روز و روشنی را ببلعد و برگردند به هر جان کندن به زندگی یاد می گیرند. یاد می گیرند که نبودن هیچ آدمی آنها را نمی کشد و این حقیقت بزرگ ناجوری است برای روح ظریف یک زن. بعد اگر عاشق هم باشد تمامش برای کسی نیست. یک بخشی از دلش را ، خودش را، خواستنش را نگه می دارد برای مبادا. عشق های بعد شاید کامل تر باشند، واقع گرایانه تر باشند، بزرگ تر باشند اما تمامیت زن در دیگری نیستند...نیستند...نیستند
- ۹۴/۰۸/۰۹